تهران- ایرناپلاس- در طریقت مسلمانی، هیچ مخلوقی مورد ستم واقع نگردد؛ نه انسان که حیوان هم، نه سگ، که سنگ هم از روی کَرَم نگریسته شود. آن کسی که چون نامی از مخلوق خداوندی برند، روی تُرُش کند و زهر بر جان دگران ریزد، به جامه دینداری درنیامده و در طریقت مسلمانی قرار نگرفته است.
گویند امام حسین(ع) خادمی داشت به نام صافی. سیرتش هم صفا بود و صمیمیت. گویند در گوشهای نشسته و طعامی تناول میکرد. امام(ع) از دور وی را نظاره میکرد. سگی در کنار صافی حاضر شد. صافی لقمهای بر دهان خود میگذارد و تکهای به سگ میداد. امام(ع) این شفقت از دور بدید. به نزد صافی آمد. این عملش را تحسین نمود. گویند امام(ع) به پاس این عمل، بخشش بسیار بر صافی کرد.[۱] اینگونه رحمت بردن در حق حیوانات، سببساز تحسین امام میشود.
در حکایتی دگر گویند سید محمدباقر شفتی از اعاظم فقهی بود. مدتها در تنگدستی به سر برد. روزی مبلغی به دست آورده، به بازار رفت و جگر خرید تا خانواده را پس از مدتها طعام نیکی دهد. در میانه راه، سگی دید که تولههایش بر گردش حلقه زده و از او شیر طلب میکنند. سگ به دلیل گرسنگی و ضعف، شیر نداشته و تولهها در حال تلف شدن بودند. سید شفتی جگرهای خریده شده را به سگ میخورانَد. گویند پس از این واقعه بود که ثروت عظیمی به سید روی آورد. سید صاحب مال و مکنت بسیاری شد، به گونهای که حکومت قاجار هم در امور مالی از وی مدد میطلبیده است.
ماجرای سگ، این مخلوق خداوند با جامعه دینداران، بسیار غریب است. به این بهانه که این مخلوق را به نجاست شناختهاند، جفاها در حق این حیوان روامیدارند. به تندی و تلخی از آن یاد میکنند. گاه به گُرز گِران از آن تبری میجویند. در صحنهای دلخراش و سوزناک این مخلوق خداوندی را به آتش کشیدند و تصاویرش را انتشار دادند.
این چه نامردمی است؟ اگر بر نجاست سگ به هر دلیلی حکم کردهاند، این نه توجیهگر جفا بر این مخلوق است و نه مجالی برای سَبُعیت در حق آن روامیدارد. مرام امام(ع) چنین است که بر مخلوق الهی شفقت میبَرَد. دست مِهر بر سرش میکشد. به دیده عطوفت در آن مینگرد. اگر طعامی بر آن حیوان دهند، امام(ع) بخششها در حق این مهربانی کند. و مگر چه مقامی است خوراندن طعامی بر سگی؟
در طریقت مسلمانی هیچ مخلوقی مورد ستم واقع نگردد؛ نه انسان که حیوان هم، نه سگ که سنگ هم از روی کَرَم نگریسته شود. در طریقت مسلمانی، قدم نهادن، دلی رقیق به همراه آوَرَد. سبب شود که با مخلوقات خداوندی از روی بساطت قلب مواجه صورت پذیرد. آن کسی که چون نامی از مخلوق خداوندی برند، روی تُرُش کند و زهر بر جان دگران ریزد، به جامه دینداری درنیامده و در طریقت مسلمانی قرار نگرفته است.
[۱] تسلیه المجالس و زینه المجالس، ج۲، صص ۱۰۴-۱۰۵؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، ج۷، صص ۱۹۳-۱۹۲