به گزارش خبرنگار دامپزشکنیوز_ دکتر ایرج نوروزیان یکی از پیشکسوتان علم و حرفه دامپزشکی است. در گفتگویی که با ایشان داشتیم از تجارب چند دهه کار و فعالیت این چهره ماندگار سوال کردیم. دکتر نوروزیان در لابهلای سخنان خود شرحی شیوا از تاریخچه علم دامپزشکی و تا حدودی دنیای دامداری در کشورمان ارائه داد. نظر به مفصل بودن این گفتگو آن را در چند قسمت منتشر خواهیم کرد. با دامپزشک نیوز همراه باشید.
محور کار، پیشگیری و کنترل بود
دکتر ایرج نوروزیان در گفت وگو با خبرنگار دامپزشک نیوز اظهار کرد: «متولد ۱۳۲۵ هستم. کودکستان، دبستان و دبیرستان را در تهران گذراندم. بین دامپزشکی و داروسازی، دامپزشکی را انتخاب کردم. بیشتر به دنیای پژوهش علاقه داشتم. در ایام تحصیل در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران بعضی ترمها شاگرداول بودم. در آن زمان (سال ۴۴) دامپزشکی بهعنوان یک کسبوکار مطرح نبود. محور اصلی دامپزشکی، پیشگیری و کنترل و مدیریت بهداشت بود تا درمان. بعد از فارغالتحصیلی در سال ۴۹ یک سال هم در سپاه ترویج فعالیت کردم. به همین منظور به شهر مادریم، کرمان رفتم و در یکی از کلینیکهای وابسته به سازمان دامپزشکی مشغول به کار شدم. یک سال قبل از فارغالتحصیلی من، طاعون گاوی شیوع پیدا کرده بود بنابراین حساسیت خاصی وجود داشت. همه درگیر کنترل بیماری بودیم. اولین جراحی من در همین کلینیک اتفاق افتاد. زندهیاد دکتر ابراهیمی مسئول کلینیک بودند. دکتر وکیلی هم در همین مجموعه بودند. انسانهایی بسیار خوب و تاثیرگذار که هیچ وقت محبتهای آنها را فراموش نخواهم کرد.»
تولد دامپزشکی صنعتی در ایران
این چهره ماندگار دامپزشکی کشورمان در ادامه افزود: «یکی از شخصیتهایی که در رقم خوردن آینده کاری من تاثیر بسیار داشت آقای دکتر پرویز حکمتی بود. ایشان استاد جراحی بودند و استاد راهنمای پایاننامه بنده شدند. استادی خوب، انسانی بسیار مهربان و البته هنرمند. دکتر حکمتی من را به عنوان کسی که بعد از ایشان جراحی را ادامه دهد انتخاب کرد. بهاینترتیب در سال ۱۳۵۰ بهعنوان مربی بخش جراحی گروه آموزشی علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران استخدام شدم. دوران فعالیت آکادمیک من از اینجا شروع شد. تعدادی از دانشجویان نسلهای قبلی در سطح ممتاز قرار دارند و در دانشکدهها و مراکز دیگر مشغول کار هستند. نکته بسیار ظریف دانشجویان نسلهای قبلی، علاقهمندی خاص آنها بود. امروز ملاحظات تجاری غالب شده است. بچهها برحسب علاقه به این رشته وارد میشدند. از حولوحوش سال ۴۷ دامپروری رفتهرفته به شکل صنعتی درمیآمد. در منطقه آذری تهران (ابتدای جاده ساوه) یک بیمارستان دامپزشکی تاسیس شده بود. این منطقه پر از دامپروریهای سنتی بود. مراجعان هم بیشتر دامداران سنتی بودند. بیشتر مشکلات آنها هم به «درمان جراحی» مربوط میشد. بههرحال بیماریهای گاوداریهای سنتی محدود بود. بیشتر از نوع بیماریهای گوارشی و دستوپا بود. اسبداریهای آن زمان هم صنعتی نبودند. به فور اسبهای درشکهای را درمان میکردیم.»
زمینه کار فراهم بود
دکتر نوروزیان در ارتباط با کم و کیف تحصیل در آمریکا عنوان کرد: « مربی برای رسیدن به درجه دانشیاری و استادی باید به خارج میرفتند و مدرک میگرفتند. یکی از خوشاقبالیهای ما در آن زمان آن بود که ارتباط دانشگاههای ما با دانشگاههای فرانسه، آلمان و … بسیار خوب بود. میتوان گفت که بنده اولین نفری بودم که برای اخذ درجه استادیاری کاندید رفتن به آمریکا شدم. در یکی از بهترینهای دانشگاههای این کشور (دانشگاه کالیفرنیا) که در حوزه دامپزشکی نام و آوازهای داشت و هنوز هم مشغول به تحصیل شدم. برای تحصیل در رشته کنترل و پیشگیری به آمریکا رفتم اما قول داده بودم که در زمینه جراحی اسب هم رهاوردهایی داشته باشم. در زمینه جراحی اسب خلأ داشتیم. تمام واحدهای انتخابی را در حوزه جراحی اسب انتخاب کردم. وقتی به وطن بازگشتم (سال ۵۵) صنعت کمکم داشت خود را نشان میداد. ارتباط دانشگاه و صنعت هم تقویت شده بود. صنایع گاو شیری و گوشتی، اسب، آبزیان و طیور در حال شکلگیری بودند. بنابراین به افرادی نیاز بود که عهدهدار امور مربوط به پیشگیری و درمان این صنایع نوپا شوند. بنابراین هنگام بازگشت، زمینه کار بسیار فراهم بود. سعی کردم به خوبی یاد بگیرم تا دین خود به دانشجویان را ادا کنم. ارتباط بسیار خوبی با دانشجویان داشتم؛ شخصیتهایی بسیار دانا و خردمند که منشأ خیر برای جامعه خود شدند.
ماندیم و کار را ادامه دادیم
استاد بازنشسته دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در ادامه گفت: «با وقوع انقلاب یکسری تغییرات رخ داد. بهواسطه تعهدی که داشتیم سعی کردیم که بهدوراز تنشهای سیاسی به فعالیت حرفهای خود ادامه داشتیم. البته هر جا که لازم بود حضوری معنادار پیدا میکردیم. از سال ۱۳۶۰ ارتباط دانشگاه و صنعت به اوج رسید و سعی کردیم این واقعیت را در شکل آموزشی و پژوهشی خود لحاظ کنیم. تقاضا بسیار زیاد بود. تعدادی از همکاران دانشگاهها را ترک کرده بودند. شرایط سختی بودند اما آقایان دکتر بلورچی و محمدزاده ما را همراهی و اساتید خوبم دکتر نادعلیان، حشمتی، مقصودلو و دیگران ما را پشتیبانی میکردند. غرولند زیاد بود اما سعی کردیم کلاسها را دایر کنیم، دانشجویان را امیدوار نگه داریم، مثبتاندیش باشیم و آینده خوبی برای آنها ترسیم کنیم. تقریباً تمام کارهای آموزشی به دوش من افتاده بود. نسلی بودیم که ماندیم و کار را ادامه دادیم. فضای علمی و پژوهشی دانشگاه رفتهرفته بهبود یافت. درجات استادیاری، دانشیاری و استادی را طی مدت ۳۷ سال طی کردم و در نهایت در سال ۱۳۸۵ بازنشسته شدم. رئیس بخش جراحی بودم و ۸ سال معاونت پژوهشی دانشگاه بودم. چندسالی هم سردبیر مجله علمی دانشکده بودم. در طول همه این سالها سعی کردهام ارزش این حرفه را نشان دهم. همیشه سعی کردهام علاوه بر استاد بودن، ناصح و راهنما و برادر بزرگی برایشان باشم.»
ارتباط با دانشگاههای مادر را حفظ کردیم
وی در ادامه افزود: «تنوع در دامپزشکی بسیار زیاد است یعنی همه نوع جمعیتهای حیوانی را پوشش میدهد و خدمات ارائه شده هم بسیار زیاد است. به لحاظ علمی و از نقطهنظر استانداردهای آموزشی دانشگاههای ما در حد دانشگاههای خوب جهان هستند. پشتکار و استعداد ذاتی ایرانی باعث شده است که در همهجا خوش بدرخشد. از امکانات هم بهخوبی استفاده میکنیم. در زمان ما امکانات محدود بود بااینحال سعی کردیم هر طور که هست کار را انجام دهیم و بهروزش کنیم. در صورت نیاز حتی از جیب خود هزینه میکردیم. نسل دوستانی که برای تحصیل به کشورهای دیگر رفته بودند بعد از پایان تحصیل به کشور برگشتند و خلایی که به واسطه تغییرات سریع اجتماعی و سیاسی ایجاد شده بود را پر کردند. با دانشگاههای مادر و اساتید خود در دنیای خارج در ارتباط بودیم و از کمک و راهنمایی آنها استفاده میکردیم.»
وی در تشریح بیشتر این موضوع گفت: «همه این محاسن را داریم اما باید به این نکته مهم توجه داشته باشیم که در دنیای کنونی، حرف اول را امکانات و فناوری میزند. اساتید کنونی سعی کردهاند خود را با فناوری روز منطبق کنند و خوشبختانه موفق هم عمل کردهاند. چیزی که توجه بیشتر اساتید کنونی را طلب میکند نوع ارتباط آنها با دانشجویان است. ارتباط استاد و دانشجو چاشنیهای زیادی دارد و یک استاد واقعی باید در کنار آموزش علمی به ابعاد انسانی هم توجه داشته باشد.»
گزارشگر دامپزشک نیوز:شاپور پشابادی
انتهای پیام/